همه چیز خالی است
شبیه به آینده
شبیه به برگ های سوزنی درخشنده ی کاج
در آن بعد از ظهری که تو رفته بودی
شبیه به خنکای آب جویباری که از پاهای تو عبور می کرد
در یکی از آن خاطرات نداشته ی مان!
همه چیز به رفتن تو ختم می شود
من به رییس جمهور قول داده ام
می دانی، حالا شاید کسی پایش را به داکوتا نگذارد
اما مینه هاها*!
مینه هاهای عزیزم!
زمستان در راه است
و ما به گوشت بوفالو ها نیاز داریم
پس بگذار موهایت بلند شود
تو عروس زیبایی خواهی شد
به نیویورک بیا تا با یک گاو زندگی کنی
خوشبختت خواهم کرد!
مهدی یکتا 94/3/14
* مینه هاها: دختری در یکی از افسانه های سرخپوستان آمریکای شمالی که برای تامین گوشت بوفالو برای قبیله اش باید با رییس گله ی بوفالوها بخوابد!
برچسب : نویسنده : 1koowat7 بازدید : 68