توفان رنگ و رنگ...

ساخت وبلاگ

الان گنجشکا دارن اون بیرون می خونن. طبیعتا نباید اینطوری باشه آخه الان که بهاری چیزی نیست. ولی خوب اینطوریه. این همون تفاوت بین انسان خردورز و طبیعت مست لایعقله. گنجشک آخه چه می فهمه پاییز یعنی چی؟ از وقتی صاحب باغ همسایمون سپیدارای قشنگشو قطع کرد دیگه گنجشکا نفهمیدن پاییز کی میاد. نفهمیدن که پاییز یهو میاد و طوفان رنگ و رنگ که بر پا در دیده می کند*. گنجشکا که هیچ دیگه آدمام نمی دونن پاییز کی میاد. یه اولی مهری هست این دختر پسرای تازه هفت ساله شده با لباس فرم عین جوجه ماشینی راه میفتن میرن مدرسه و خیابونا رو به اشغال خودشون در میارن. از اینجا میشه فهمید پاییز اومده ولی گنجشکا چی؟ تو کتم نمیره گنجشکا اینقدر راحتن و می خونن. بهار و پاییز حالیشون نیست. رفتن و موندن نمی فهمن. دل تاپ تاپ کنه چه می فهمن چیه.

دونه های ذرت هنوز پر نشدن. الان بازشون کنی خیلی نرم و سفید و شیرینن ولی هنوز پر نشدن. آدم باید حواسش باشه یه وقت زیادی نرسن. زیادی سفت نشن. یه جا بین نرمی و سفتی باید چیدشون و کباب کرد خورد.  اینام نفهمیدن پاییزه. هنوز دارن می رسن. هنوز برگاشون سبزه. هنوز پوستشونو می کنی دونه هاشون نرم و شیرینه. پاییز چه می فهمن. مثل گنجشکا و بقیه عوالم طبیعت که کاری به تقویم ما آدما ندارن.

تو نیستی و این پاییز تا ابد ادامه داره. گنجشکا هر چقدر می خوان بزار جیک جیک کنن. ذرتا نرم و شیرین باشن. درختای سپیدار هنوز سبز بمونن.

 تو نیستی، این پاییز تا ابد ادامه داره.



* قسمتی از یک شعر از شاملو

باز تو...
ما را در سایت باز تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1koowat7 بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 15 مهر 1395 ساعت: 17:35