باز تو

متن مرتبط با «سوسک به انگلیسی» در سایت باز تو نوشته شده است

تقدیم به گالیلئو گالیله، با عشق و نفرت

  • و سرانجام کلیسا تو را بخشید. تو مرده بودی و فقط خدا می دانست که حالا چگونه فکر میکنی. آیا هنوز می پنداری که زمین به دور خورشید می چرخد؟ می دانم که بارها ارسطو را دشنام داده ای آه که چه دشنام شیرینی است مگر نه؟ دشنامی سرشار از ترس و لذت.  عزیز دانشمند، خداوند بزرگتر از تمام آنهایی است که خونت را در شیشه کرده بودند. می خواستند که مشتهایشان را در مغز احتمالا نسبتا بزرگ تو فرو کنند و آن را بفشارند اما چه کسی می توانست حدس بزند که تو منظومه شمسی را به سخره بگیری؟ دستهایت را بالا بردی و خواستی که سالهای بیشتری زندگی کنی، نفس بکشی و احتمالا بعد از خوردن یک شام مفصل آروغ بزنی. همه ی اینها می ارزید. می ارزید که دستهایت را بالا ببری و بگویی که کپرنیک گه خورده است.  و سرانجام کلیسا تو را بخشید. تو مرده بودی. حالا، چگونه فکر میکنی؟, ...ادامه مطلب

  • نامه ای به گریفیث

  • خندیدیم و به این فکر کردیم که چند بار خداوندگاران دستانت را بوسیده ایم. آنان که هر بار امید را همچون بذری سوخته از قلبهایمان بیرون کشیدند و بر لم  یزرع ترین بیابان های خیالات رهایش کردند. در جهنمی که پس از این در آن خواهم زیست چه کسی دوشادوشم اشک خواهد ریخت؟ تو همه را رها کردی تو خوب خوبها بودی و ما شکست را پذیرفتیم. زانو زدیم و سر به زیر انداختیم تا دیوهای تو ما را ببلعند. که دستانمان را کوتاه کن,نامه,گریفیث ...ادامه مطلب

  • پیش به سوی ساحل آرامش

  • دنیا کاتالوگ آرزوها نیست. نمی توانی تمام مزه ها را بچشی. نمی توانی تمام سرزمین ها را ببینی. کسی که دوستش خواهی داشت با احتمال بسیار زیادی، دوستت نخواهد داشت و البته آنطور که فکر می کنی نمی میری.هیچ چیز شبیه فیلم ها نیست. ما قهرمان هیچ داستانی نیستیم و این را روز آخر می فهمیم. وقتی که برای ذره ای خوا, ...ادامه مطلب

  • لبه ی زندگی

  • در لبه ی زندگی ایستاده بودیم  فردا وحشی تر از با هم بودنمان بود این شعر را از روی دست دیوار نوشتم که ایستاد و فرونریخت آنگاه، که تو رفتی! مهدی یکتا, ...ادامه مطلب

  • به مرگ آمیخته ایم

  • به مرگ آمیخته ایم وقتی که در خوابیم آنگاه که بر قله ی کوه ها می ایستیم زمانی که معشوقه ی خود را به آغوش می کشیم   به مرگ آمیخته ایم همچون درختان که هیچ ثمره ای از میوه هایشان نمی بینند جز تکرار درد های درخت بودن!   به مرگ آمیخته ایم همچون فصل ها،اگر که بدانی و همچون دریا، نه برای ماهی ها حالا بهار , ...ادامه مطلب

  • به اسمم روی لبهای خیس تو...

  • تلفن زنگ می خورد. مردی تصمیم گرفته تا شماره ای را بگیرد. تلفن زنگ می خورد. مردی که پشت خط بود دستهای کارگری زمختی داشت. گوشی تلفن را برداشته بود، شماره را گرفته بود و نمی دانست که چرا. یک ساعت قبل همه ی حقیقت را فهمیده بود. می خواست مطمئن شود. شاید هم امیدوار بود تا همه چیز دروغ باشد، یا یک خواب مشوش. گوشی تلفن سیاه رنگ در دست مرد بود و کیلومتر ها آنطرف تر یک تلفن قرمز رنگ زنگ می خورد. شاید قرار بود زنی تلفن قرمز رنگ را جواب بدهد. زنی که تازه از حمام بیرون آمده، موهایش را در حوله پیچیده  با پاهای عریانش رو مبل نشسته و  به فکر این است که آیا در آشپزخانه چای دارد یا  نه. آیا زن ترسیده بود؟ اینطور به نظر نمی رسد. آیا مرد مضطرب بود؟ این طور به  نظر نمی رسید. آیا آنها سرانجام با یکدیگر گفت و گو می کردند؟ ماجرا این است که عشق در تمامی اشکال سطحی و عمیقش در نهایت به تنهایی ختم می شود. تنهایی های که بین تلفن های قرمزی که زنگ می خورند و دستهای زمخت کارگری ی مرد تقسیم می شوند.  زن به تلفن قرمز رنگ نگاه می کرد. گویی موجود عجیبی را دیده است. کلید های رو تلفن هر کدام شخصیتی داشتند. 3 مردی جنتلمن با, ...ادامه مطلب

  • سوسک

  • یه سوسک بودم. یه سوسک که اسمش گرگور سامسا نبود. سوسک ها موجودات نا مهمی اند. نا مهم یعنی مهم نیستن. میدونم براتون مشخصه اما خوب من زمانی یه سوسک بودم و برام سخته که هر چیزی رو ده بار توضیح ندم. وای اگه بدونید سوسک ها چه موجودات خنگی هستن. باید یه مسئله ساده رو صد بار براشون توضیح بدی تا بفهمن و بره تو سرشون. حتی از کرمها هم خنگ ترن. می دونم می دونم، منتظر ماجرا هستید. دوست دارید بدونید چی شده که دارید از زبان کسی که ادعا می کنه سوسک بوده یه نوشته رو می خونید. ماجرا اینه، یک روز از خواب بیدار شدم. البته سوسکها نمی خوابن، بهتره بگم یه روز یهو تو یه لحظه دیدم که ,سوسک,سوسک به انگلیسی,سوسک فاضلاب,سوسک خوردن,سوسک کش امحا,سوسک خانگی,سوسک بالدار,سوسک در خواب,سوسک کش قوی,سوسک کش کامن ...ادامه مطلب

  • به غیر نامت

  • به غیر نامت کی نام دگر ببرم؟ , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها